موشک فوق سنگین (Super Heavy) اسپیس ایکس با فضاپیمای استارشیپ با وجود برنامهریزی برای پرواز ۳۰ دقیقهای، تنها کمتر از چهار دقیقه پرواز کرد. این راکت با روشن شدن ۳۰ تا از ۳۳ موتور راکت از پایگاه فضایی خود در تگزاس پرواز کرد. یک دقیقه پس از پرواز، راکت از “نقطه بیشترین فشار” یا “max Q” عبور کرد که در آن نقطه تنش بر روی وسیله ناشی از نیروی موتورها و مقاومت هوا در بیشترین حد خود قرار میگیرد. دو دقیقه پس از پرواز، راکت به ارتفاع ۲۰ کیلومتر از سطح زمین و به سرعت ۱۶۰۰ کیلومتر در ساعت رسید، همه اینها با وجود آن بود که دو موتور آن خاموش شده بودند. اما در دقیقه سوم، مشخص شد که چیزی درست کار نمیکند. در نهایت سایر موتورها در زمان تعیین شده خاموش نشدن و راکت به طرز عجیبی جهت خود را تغییر داد، و جداسازی مرحله دوم، یعنی جداسازی فضاپیمای استارشیپ از موشک حامل “Super Heavy” به درستی پیش نرفت. در نتیجه، راکت کنترل خود را از دست داد و سیستم انهدام خودکار باعث انفجار استارشیپ بالای خلیج مکزیک شد.
انفجار استارشیپ بدون دستاورد نبود
پرواز آزمایشی بزرگترین موشک دنیا به شکست انجامید و علت دقیق آن هنوز مشخص نیست. با این حال، اسپیس ایکس بهصورت خوشبینانه و با برنامهریزی برای اجرای مجدد آزمایش، پیشرفت قابل توجهی در تولید سوپر موشکها و فضاپیماها داشته است. برای این نوع از تکنولوژی نیاز به تستهای عملی است زیرا مشکلاتی در عمل کشف میشوند که نمیتوانند در زمین پیدا شوند، و امید وجود دارد که سیستم فضاپیما بتواند مرحله بعدی در سفر به فضا را شکل دهد. با این حال، آسیب به زیر ساخت حمایتی سوپر موشکها در حین پرتاب ممکن است نیاز به باز طراحی قابل توجهی ایجاد کند و این امر به تأخیر برنامه منجر میشود. در کل، هرچند آزمایش بهطور کامل بهطور برنامهریزی شده انجام نشد، اما یک گام مثبت برای برنامههای جسورانه این شرکت و ایلان ماسک بوده است.
موشک ایلان ماسک با قدرت شتابدهی بالا، قدرت پیشران بیشتری نسبت به موشکهای سترن ۵ که انسانها را به ماه فرستادند، دارد. بخش دوم آن یعنی استارشیپ، ممکن است بزرگترین فضاپیمایی باشد که تنها با یک پرتاب در مدار قرار میگیرد. اگر SpaceX بتواند مشکلات سیستم استارشیپ را بر طرف کند، به فضاپیمایی دست پیدا میکند که دو بخش قابل استفاده مجدد دارد و این توانایی استفاده مجدد به طرز مشهودی هزینهها را کاهش میدهد. همچنین امکان پروازهای فراتر از مدار زمین را نیز باز میکند. با این حال، برای تحقق این تصور، هنوز باید تلاش و سرمایهگذاری زیادی انجام شود.
فالکون ۹ از موفقیتهای بارز اسپیس ایکس
طرح پرواز اسپیس ایکس برای استارشیپ شباهت زیادی با مأموریتهای معمول Falcon 9 دارد، که به وسیله آن شرکت توانست صنعت پرتاب ماهوارهها را بدست بگیرد. در آن موشکها، اولین مرحله بوستر به مرز فضا میرسد و سپس با قدرت به سطح زمین باز میگردد، در حالی که مرحله دوم به مدار میرود. با این حال، دو تفاوت اساسی بین موشکهای فالکون ۹ و موشکهای جدید ایلان ماسک وجود دارد. Super Heavy دارای پایه برای فرود نیست و مسیر استارشیپ در نهایت با بازگشت بر روی اقیانوس آرام در نقطهای در نزدیکی جزیره کاوایی به پایان میرسد. اسپیس ایکس برای حل مشکل فرود برنامه دارد تا با استفاده از دستگاههای مکانیکی بزرگ، Super Heavy را در سطح پرتابگاه گرفتار و به سمت زمین بکشد. آنها قبل از اینکه بخواهند از این سازوکار مکانیکی برای گرفتن موشکها استفاده کنند، تلاش دارند تا رسیدن به اطمینان از کارایی موشکها آنها را در دریا فرود بیاورند.
فضاپیمای اسپیس ایکس با هدف پرتاب ماهواره و بازگشت به زمین طراحی شده است، اما قبل از آن باید ثابت کند که میتواند با استفاده از تایلهای حرارتی شش ضلعی در برابر ورود به جو مقاوم بماند. عملکرد این تایلها در تستهای آینده بررسی میشود که شرکت سعی دارد با کمک آنها فضاپیما را به صورت کامل به زمین بازگرداند. این سیستم از جمله قابلیتهایی است که اسپیس ایکس به تازگی آن را به نمایش نگذاشته است و با هدف حمل و نقل بار به وزن ۱۰۰ تا ۱۵۰ تن به مدار طراحی شده است. این ظرفیت با سایر پرتاب کنندههای تجاری هم امروزه، از جمله Falcon Heavy شرکت اسپیس ایکس، که مجموعهای از سه Falcon 9 میباشد و قابلیت حمل بار تا ۶۴تن را داراست، قابل مقایسه نیست. قابلیت حمل بار فضاپیمای شاتل فضایی نیز تنها ۲۴ تن بود.
انفجار استارشیپ تازه اول ماجراست!
سامانه استارشیپ شرکت اسپیس ایکس بزرگتر و جاهطلبانهتر از هر سه نوع فضاپیمای جدید در حال توسعه توسط شرکتهای دیگر است. این فضاپیما همچنین کاملاً قابل استفاده مجدد است که این امر باعث ارزان شدن هزینهها میشود. سامانه استارشیپ نه تنها برای بردن بارها به مدار زمین طراحی شده، بلکه به عنوان فضاپیمایی که NASA با آن انسانها را به سطح ماه باز میگرداند و وسیلهای برای بردن آنها به مریخ، نیز طراحی شده است.
با این حال، برای انجام هر یک از این کارها، فناوری جدید دیگری نیاز است و آن سوختگیری در مدار است. شرکت اسپیس ایکس قصد دارد یک ناوگان از استارشیپها به عنوان تانکر بسازد تا این امکان وجود داشته باشد ک هدر فضا عملیات سوخترسانی به دیگر موشکها را انجام داد. برای این کار دو چیز ضروری است اول فناوری لازم برای اتصال دو فضاپیما و دوم انتقال مقدار قابل توجهی از مایعات سوختی فوق سرد از یکی به دیگری. اگر اسپیس ایکس بتواند این موانع را پشت سر بگذارد، میتواند به رؤیاهای ایلان ماسک که پرواز بین سیارات است دست پیدا کند.