کاتارینا مشغول رانندگی است. درون مرسدس بنز ئیکیواس (EQS) نشستهایم و در بزرگراه ۱۰۱ در نزدیکی سانیویل کالیفرنیا میرانیم. اما کاتارینا مثل بقیه نیست. بر خلاف ما که دلمان جاده خلوت با چند تا خودرو دیگر میخواهد، او خواهان ترافیک است و امیدوار است راهبندان شود.
دلیلش این است که کاتارینا مهندس آزمایش مرسدس است و ما بر خودرویی سواریم که به راننده خودکار مجهز است. بدین ترتیب چند ویژگی مانند تغییر مسیر خودکار، ترمز خودکار و غیره وجود دارد که وقتی خودرو در سطح ۲ است، سطحی که در آن راننده مسئول رانندگی است، اهمیت پیدا میکنند، اما در سطح ۳، خودرو خودش کار رانندگی را انجام میدهد و این چیزی است که کاتارینا میخواهد به من نشان دهد.
از این رو، خودرو نباید با سرعتی بیش از حدود ۶۴ کیلومتر بر ساعت (۴۰ مایل در ساعت) برود و باید خودرویی جلوتر از ما باشد که خودرو ما بتواند آن را ببیند. با توجه به اینکه یک اواخر بعدازظهر در کالیفرنیا است، فورا با راهبندان سنگین مواجه میشویم و خودرو در سطح ۳ است.
بدین ترتیب نهتنها کسی دست به فرمان نمیزند، بلکه کنسول هوشمندی بیرون میجهد و راننده میتواند در آن ویدیو تماشا کند. راننده میتواند مثلا ایمیلهایش را هم چک کند، کاری که ابتدا مرا به حیرت وا میدارد اما مرسدس میگوید بخشی از صرفهجویی در زمان است که خودروهای این شرکت برای رانندگان به ارمغان میآورند.
سفر جادهای بسیار راحتی داریم و وقتی خودرو جلویی سرعتش را کم میکند، خودرو ما هم نرم ترمز میکند و وقتی سرعت میگیرد، سرعت ما هم هماهنگ با آن زیاد میشود. این خودرو حسگرهای زیادی شامل دوربین، فاصلهسنج لیزری (لیدار) و رادار دارد. خودرو جلویی کمی سرعت میگیرد و پرشتاب حرکت میکند، بدین ترتیب خودرو ما هشدار میدهد که راننده باید دوباره کنترل را به دست بگیرد.
کمی بعد، خودرویی که جلوتر است، سرعتش را کم میکند؛ کاملا ناگهانی. نگاهی به کاتارینا میاندازم، اما وقتی خودرو ما شروع به ترمز گرفتن محکم ولی نرم میکند، از او میپرسم خودرو ترمز گرفته است یا او. میگوید خودرو با سامانه ترمز خودکار ترمز گرفته است. بهخوبی ترمز میگیرد و احساس امنیت میدهد؛ هرچند راستش را بخواهید، این کار را چند ثانیه پس از آن میکند که ترمزی خیالی را زیر پایم در سمت شاگرد فشار دادهام.
سطح ۲ در بیشتر خودروهای مرسدس و بسیاری از خودروهای شرکتهای دیگر وجود دارند، اما سطح ۳ بسیار کمیابتر است و پارسال برای اولین بار در دو مدل خودرو مرسدس یکی اسکلاس و دیگری ئیکیواس کار گذاشته شد که در آلمان و نوادای ایالات متحده قابل تهیه است و قرار است بهزودی در کالیفرنیا نیز مجوز بگیرد.
در سفر سانیویل، شمههای جالب و گیرایی در زمینه ایمنی و پارک خودکار دیدیم که هر دو با استفاده از خودروهایی بودند که حالت رانندگی کاملا خودکار بر آنها نصب نشده است.
اما رویداد اصلی رونمایی از سیستمعامل جدید خودروهای مرسدس موسوم به امبی.اواس (MB.OS) است که سال ۲۰۲۵ به بازار میآید. این سیستم جامع جدید با خودروهای مرسدس فعلی مشابهتهای ظاهری دارد اما بسیار فراتر از آن خواهد بود.
یک اپاستور اندرویدی حاوی انواع بازیهای بهینهشده برای نمایشگرهای لمسی پشت صندلیها تعبیه خواهد شد تا مسافران عقب بتوانند از آن استفاده کنند و مسافر جلویی هم میتواند از نمایشگر استفاده کند.
در برخی مدلهای جدیدتر، نمایشگر روی داشبورد در کل جلو خودرو گسترده خواهد شد اما وجود فیلترهای هوشمند باعث میشود محتوای شخصی مسافر برای راننده قابل رویت نباشد و بدین ترتیب راننده به تماشای آن وسوسه نشود.
جز بازی امکانات بسیار دیگری هم وجود خواهد داشت. مثلا برقراری تماسهای تصویری زوم و وبکس در خودرو میسر خواهد بود. در سطح ۳، دوربینی روی داشبورد قرار دارد که از سرنشینان خودرو فیلم زنده میگیرد اما در سایر وقتها این دوربین خاموش خواهد بود تا مبادا راننده بیش از آنچه باید، به ظاهر خود در تصویر دوربین توجه نشان دهد.
این راهبردی بدون خطر نیست. با توجه به آنکه اپل و گوگل با ارائه گوگل اتو و اپل کارپلی در صنعت خودرو سیطره دارند، مرسدس چطور میخواهد عرضاندام کند؟ البته ماگنوس اوستبری، مدیر بخش نرمافزار مرسدس، میگوید: «وقتی پای سیستمعامل به میان میآید، مشتری به تجربه کاربری مطلوب اهمیت میدهد. بنابراین در نهایت آنچه مشتری میخواهد عبارت است از برنامههای کاربردی، امکانات، خدمات و محتوا.»
«تجربه کاربری خیلی مطلوب میخواهند. طبق آنچه ما دیدهایم، مرسدس خودرو لوکسی است اما مشتری این امکانات و خدمات دیجیتالی را میخواهد. بنابراین چطور لوکس بودن را با قابلیت دیجیتالی تلفیق میکنید؟»
«متمایز بودن ما در همینجا است. داریم با گوگل همکاری میکنیم. نمیخواهیم روی دست آنها بلند شویم. ما خدمات آنها را میخواهیم. مثلا ما خواهان ارتباط آنهاییم. داریم موسیقی اپل را با دالبی اتمز یکپارچه میکنیم؛ بنابراین بحث بلند شدن روی دست آنها نیست. بیشتر دنبال پدید آوردن ویژگی خاصی برای مرسدسایم.»
این سیستمعامل از همکاریهای شرکای مختلف برخوردار خواهد بود. مثلا خدمات نقشه در برخی کشورها را گوگل ارائه میکند، در چین، نقشه ای (A)، در کره، نقشه تی (T) و غیره. در این حوزه، یک شرکت خدمات نقشه که بخشی از مالکیت آن در اختیار مرسدس است، همچنان درگیر خواهد بود.
شرکای دیگر عبارتاند از یوتیوب در حوزه محتوای ویدیویی و انتستریم در حوزه بازیها.
طراحی کردن سیستمعامل برای خودرو با طراحی کردن آن برای مثلا گوشی یا تبلت خیلی فرق دارد؛ چون در آنها هدفمان جلب توجه کامل کاربر است اما راننده باید اکثر اوقات به جاده چشم داشته باشد.
اوستبری میگوید: «داریم از مدلها و شیوههای علمی استفاده میکنیم تا ببینیم راننده تحت چه فشارهای شناختی قرار دارد؟کاربری مشتری چگونه است؟ به چه چیزهایی توجه میکند؟ کجا چشم از جاده برمیدارد؟ و برای کارهای معینی چقدر وقت صرف میکند تا طراحی هر جزء را در همان بستر انجام دهیم و مطمئن شویم کمترین فشار شناختی ایجاد میشود.»
«مگر اینکه در سطح ۳ باشید؛ زیرا در این صورت رایانه رانندگی را در دست میگیرد و میتوانیم بر شناورسازی کامل سیستمعامل تمرکز کنیم. فناوری جدیدی داریم که تضمین میکند آنچه مسافر دارد تماشا میکند، حواس من راننده را پرت نکند.»
«اگر به آن نگاه هم کنید، چیزی نمیبینید. میتوانیم تضمین کنیم کاربری در عین حال که ایمن است، خیلی هم غنی باشد.»
مرسدس وقت دارد تا قبل از عرضه امبی. اواس به ظرافتهای کاربری آن بیفزاید؛ شاید در آن هنگام، همگی دوست داشته باشیم قدری بیشتر شبیه کاتارینا رانندگی کنیم.