یکی از مهمترین عوامل به نتیجه نرسیدن استراتژی در سازمان، سبک رهبری مدیرانی است که در برابر تغییر مقاومت میکنند؛ تا جایی که منافع شخصی خود را هم از دست میدهند. آنها نمیدانند که نقش رهبری در سازمان، وظیفهای نیست، بلکه آنها در برابر تمام ذینفعان سازمان، چه افراد داخل سازمان و چه مشتریان و مصرف کنندگان مسئولیت دارند. رهبران بزرگ با نگرشی که خود به آن باور دارند و به آن باورها اعتقاد پیدا میکنند، برای سازمان ارزش آفرینی میکنند؛ در این مرحله است که رهبران بزرگ به تغییراتی که در جهت بهبود سازمان باشد متعهد میشوند و شروع به تیم سازی و مشارکت دادن تمام افراد سازمان جهت رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان میکنند.
توانایی یک رهبر علاوه بر تصمیم گیری جسورانه و ابلاغ آن به مدیران جهت پیاده سازی استراتژیها و ارزیابی عملکرد و اجرای سیستمها، بنا کردن سازمانی است که در آن همه افراد باید از توقعات دیگران آگاه و برای رسیدن به کارهای بزرگتر متعهد شوند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
من شدیداً به این مسئله اعتقاد دارم که در هر ایده و هر تبادل نظر نیرویی خاص نهفته است. هر ایدهای زمانی که شخصی به درستی از آن استفاده کرده و آن را اصلاح کند روز به روز رشد کرده و بهتر میشود و ایدههای خوب زمانی که مردم با یکدیگر برای اصلاح آن همکاری کنند تبدیل به یک ایده عالی میشود. کلید تبادل نظر چیست؟ پرسیدن سوال درست از شخص مناسب، در انجام این کار نیروی بزرگی نهفته است. همانطور که سخنران برجسته برایان تریسی میگوید محرک اصلی تفکر خلاق پرسیدن سوالهای دقیق و ارزیابی شده است. در سوال پرسیدن با کلمات به جا و مناسب قدرتی نهفته است که اغلب به قلب موضوع رخنه میکند و نگرشها و ایدههای جدید را بر میانگیزد.
این کتاب در ۱۷۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۶۴ هزار تومان عرضه شده است.