فرانکلین فور نویسنده ارشد نشریه آتلانتیک.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه آتلانتیک، در نگاه ایلان ماسک به تاریخ بشر، دونالد ترامپ نقطه عطفی است که میتواند مسیری نوین و بیسابقه را برای آینده رقم بزند. اگر ایلان ماسک موفق شود دونالد ترامپ را دوباره به کاخ سفید برگرداند، لحظهای تاریخی خواهد بود که در آن ابرهوش مصنوعی ماسک با قدرتمندترین نهاد جهان، یعنی دولت ایالات متحده، همسو میشود—لحظهای که نه تنها بستر بینظیری برای تحولات عظیم فراهم میکند، بلکه سکوی پرتابی برای گسترش چشم گیر امپراتوری کسبوکار ماسک نیز خواهد شد.
در حالی که بسیاری از بزرگان سیلیکون ولی به شکلی به دونالد ترامپ نزدیک شدهاند، اما ایلان ماسک تنها کسی است که در آستانه تحقق رویای کامل اقتدارگرایی فناورانه قرار دارد. نفوذ بیسابقه ایلان ماسک ، او را در موقعیتی قرار میدهد که بتواند نه تنها ثروت شخصی خود را افزایش دهد، بلکه ساختار دولت و جامعه را از اساس بازطراحی کند. رابطه میان ایلان ماسک و دونالد ترامپ به طرز شگفتانگیزی شبیه به داستانهای آین رند است که به واقعیت تبدیل شدهاند؛ چرا که دونالد ترامپ بهصراحت از ایلان ماسک دعوت کرده تا بهعنوان «مهندس ارشد» وارد دولت شود و چهره دولت ایالات متحده و به دنبال آن، زندگی مردم را مطابق با دیدگاه خود بازطراحی کند.
به گزارش سرویس اخبار سرگرمی و وب گردی سایت شات ایکس و به نقل از فرارو تلاش ایلان ماسک برای دستیابی به این هدف بسیار فراتر از سرگرمیهای معمول یک میلیاردر است. میزان توجه و منابعی که او به کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ اختصاص داده، نشاندهنده جدیت این مأموریت است. طبق گزارش نیویورک تایمز، ایلان ماسک به پنسیلوانیا نقل مکان کرده تا شخصاً بر عملیات کمپین ترامپ نظارت داشته باشد. او نه تنها زیرساختهای لازم برای جذب رأیدهندگان را مدیریت میکند، بلکه از استعدادهای برتر شرکتهایش نیز بهره میگیرد و قصد دارد ۵۰۰ میلیون دلار برای این پروژه هزینه کند. این مبلغ حتی شامل ارزش شهرت او و نقش شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) بهعنوان ابزار غیررسمی تبلیغات کمپین ترامپ نمیشود.
در ابتدا، ایلان ماسک از منتقدان دونالد ترامپ بود و از حامیان ران دیسانتیس به شمار میرفت، اما به تدریج به یکی از حامیان پرشور جنبش «ماگا» (آمریکا را دوباره بزرگ کنیم) تبدیل شد. دیدگاه ایلان ماسک نسبت به دونالد ترامپ از بسیاری جهات با نگرش او به هوش مصنوعی همخوانی دارد؛ از یک سو، او باور دارد که هوش مصنوعی میتواند تهدیدی برای بشریت باشد، اما از سوی دیگر، آن را اجتنابناپذیر میداند و معتقد است که اگر تحت کنترل یک نابغه مهندسی قرار گیرد، میتواند به نیرویی نجاتبخش و مبدل به تحولی عظیم شود.
محبت علنی ایلان ماسک به دونالد ترامپ بیتردید از شناخت عمیق او نسبت به منافع اقتصادی، بهویژه منافع شخصیاش سرچشمه میگیرد. مانند بسیاری از میلیاردرهای حامی لیبرترینیسم، ایلان ماسک نیز موفق شده است دولت را به منبعی بیپایان برای سودآوری تبدیل کند. شرکت او، اسپیساکس، از قراردادهای کلان نهادهای دولتی و پنتاگون بهرهمند است و بخشهایی از مأموریتهای کلیدی ناسا را در اختیار دارد. تسلا نیز با بهرهگیری از اعتبارات مالیاتی دولتی برای خودروهای برقی و یارانههای شبکه شارژ، به رشدی شگفتانگیز دست یافته است. طبق محاسبات پولیتیکو، اسپیساکس و تسلا تاکنون در مجموع حدود ۱۵ میلیارد دلار از قراردادهای فدرال دریافت کردهاند. با این حال، این تنها آغاز برنامههای ایلان ماسک است. به گزارش وال استریت ژورنال، اسپیساکس در حال توسعه محصولاتی است که عمدتاً برای مشتریان امنیت ملی طراحی شدهاند.
ایلان ماسک در مراحل ابتدایی بهرهبرداری از ظرفیت عظیم مالی دولت قرار دارد و دونالد ترامپ برای او فرصتی طلایی به حساب میآید. دونالد ترامپ همواره به وفادارانش پاداش میدهد، چه رهبران خارجی که در برابر او سر تعظیم فرود میآورند و چه کسانی که در استراحتگاههای شخصی او مراسم برگزار میکنند. در حالی که دیگر رؤسای جمهور ممکن است محدود به هنجارهای مرسوم باشند، دونالد ترامپ بیاعتنا به این محدودیتها عمل میکند. او در دوره نخست ریاستجمهوری خود فهمید که حزبش هرگز به خاطر تخلفاتش او را مجازات نخواهد کرد.
در عرصه سیاسی، هیچیک از حامیان یا نزدیکان دونالد ترامپ به اندازه ایلان ماسک نفوذ نخواهند داشت. اگر دونالد ترامپ بار دیگر پیروز شود، احتمالاً این پیروزی با اختلاف اندکی و به شدت وابسته به میزان مشارکت رأیدهندگان خواهد بود. در چنین شرایطی، ایلان ماسک میتواند خود را بهعنوان یکی از عوامل اصلی این موفقیت معرفی کند.
بهرهبرداری ایلان ماسک از این اتحاد کاملاً قابل پیشبینی است. دونالد ترامپ پیشتر اعلام کرده بود که ایلان ماسک را مسئول کمیسیون کارآمدی دولت خواهد کرد؛ به عبارت دیگر، ماسک به «وزیر کاهش هزینهها» تبدیل خواهد شد. اسپیساکس به عنوان الگوی این تغییرات عمل خواهد کرد، جایی که ماسک به خصوصیسازی دولت و برونسپاری وظایف دولتی به کارآفرینان نوآور و فناوران ماهر ترغیب میشود. این به معنای ایجاد فرصتهای بینظیر برای شرکتهای او در زمینه انعقاد قراردادهای بزرگ دولتی خواهد بود. بنابراین، وقتی دونالد ترامپ از ارسال موشکی به مریخ در دوران ریاستجمهوریاش صحبت میکند، هدف او تکرار برنامه آپولو نیست؛ بلکه در واقع به دنبال صدور یکی از بزرگترین چکهای تاریخ دولت ایالات متحده به نفع اسپیساکس است. در واقع دونالد ترامپ در تلاش است تا ثروتمندترین فرد جهان را ثروتمندتر کند.
این ادعا ممکن است اغراقآمیز به نظر برسد، اما کاملاً با برنامه جامع جناح راست برای دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ همخوانی دارد؛ برنامهای که هدف اصلی آن فروپاشی دولت فدرال، کاهش گسترده خدمات دولتی و انحلال وزارتخانهها و نهادهای کابینه است. چنین تغییرات بنیادینی کاملاً با جاهطلبیهای وسیع ایلان ماسک و درک و فهم او از نقش تاریخی خود سازگار است.
این پدیده را نمیتوان بهسادگی بهعنوان الیگارشی معمولی تعبیر کرد؛ بلکه تجسم اوج خودبزرگبینی و داروینیسم اجتماعی است که در تلاش سیلیکون ولی برای ایجاد انحصار ریشه دارد. این نگرش بر این باور است که تمرکز قدرت در دست نوابغ، بهترین شکل نظم اجتماعی است. پیتر تیل، یکی از حامیان این دیدگاه، یک بار گفته بود: «رقابت برای بازندههاست.» او همچنین به صراحت اظهار داشت: «دیگر باور ندارم که آزادی و دموکراسی با هم سازگار باشند.» در چنین دیدگاهی، هرگونه محدودیت بر قدرت، تنها برای بازندهها تعریف شده است.
با بهرهگیری از قراردادهای دولتی و نفوذ عمیق در ساختار امنیت ملی، ایلان ماسک جایگاه خود را بیش از پیش مستحکم خواهد کرد. او در حال حاضر قراردادی محرمانه به ارزش ۱.۸ میلیارد دلار، احتمالاً با دفتر ملی شناسایی دارد و از طریق «استارشیلد» یکی از بخشهای اسپیساکس، خدمات ارتباطی نظامی ارائه میدهد. در زمانی که دولت آمریکا با تصمیمات حیاتی در زمینه هوش مصنوعی و تجاریسازی فضا روبهرو است، ایدههای ایلان ماسک نقشی بیبدیل و تاثیرگذار خواهند داشت.
ایلان ماسک در تسلا خود را «پادشاه فناوری» نامیده است؛ لقبی که میان شوخی و خودشیفتگی قرار دارد و بهخوبی خطرات بالقوه آن را آشکار میکند. درست مانند دونالد ترامپ که از کسبوکارهای شخصیاش کنارهگیری نکرد، ایلان ماسک نیز نیازی نخواهد داشت که از شرکتهای خود از جمله شبکه اجتماعیاش، دست بکشد. در دولتی که صدای منتقدان را نادیده میگیرد، او از نظارت کنگره هراسی نخواهد داشت و میتواند هر کسی را که نقش او را به چالش بکشد، کنار بزند. از میان تهدیدات احتمالی دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، این یکی از هولناکترین آنها به نظر میرسد.