اصطلاح سایفرپانک چیست و به چه کسانی اطلاق میشود؟ تأمین امنیت اطلاعات و حفظ حریم خصوصی بهکمک رمزنگاری موضوع جدیدی نیست و درواقع از قرنها پیش در کانون توجه انسانها بوده است. جالب است بدانید سنگنوشتههای مصر باستان در ۴٬۰۰۰ سال قبل که روی آنها تصاویر جانوران و اشیاء حکاکی شده است، ازجمله اولین اَشکال رمزنگاری بهشمار میروند.
امروزه با توسعه اینترنت و گسترش جهان دیجیتال، امنیت اطلاعات بیشازپیش مدنظر قرار گرفته است؛ زیرا شرکتهای مختلفی مانند گوگل یا حتی دولتها بهراحتی میتوانند به حجم عظیمی از اطلاعات شخصی و مهم کاربران در سراسر جهان دسترسی داشته باشند و از این اطلاعات برای نیازها و هدفهای خود استفاده کنند.
باتوجهبه این مسائل، در سالهای ابتدایی اینترنت و در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، در واکنش به نگرانیها درباره جاسوسی دولتها و سانسور و محدودیتهای آزادی بیان جنبشی به نام سایفرپانک (Cypherpunk) متولد شد.
جنبش سایفرپانک معتقد است که حفظ استقلال و آزادی سیاسی نیازمند ایجاد بستری برای ارتباط مخفیانه و ناشناس است. برای جلوگیری از رهگیری و جاسوسی از مکالمهها و فعالیتهای آنلاین، آنها روشهای رمزنگاری متنوعی مانند نرمافزارهای تغییر آیپی و شبکههای خصوصی مجازی و حتی ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین توسعه میدهند و از آنها استفاده میکنند.
در این مطلب بهکمک یادداشت منتشرشده در وبسایت Coinmarketcap، میخواهیم سایفرپانک ها و تأثیراتشان بر جهان دیجیتال را بررسی کنیم. اگر شما نیز از طرفداران حفظ حریم خصوصی هستید، پیشنهاد میکنیم که مطالعه این مقاله را از دست ندهید.
آشنایی با سایفرپانک ها
سایفرپانک ها گروهی از دانشمندان علوم کامپیوتر و فعالان حریم خصوصی هستند که فعالیتشان را در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز کردند. در آن زمان، اینترنت هنوز در مراحل اولیه خود بود و با گسترش استفاده از آن، خطرهای افزایش نظارت و نقض حریم خصوصی کاربران بیشازپیش دیده میشد.
این افراد معتقد بودند که کاربران باید آزادیهای خود را حفظ کنند و به افشای هویت خود برای انجام فعالیتهای دیجیتالی نیازی نداشته باشند؛ بنابراین، تصمیم گرفتند تا با گسترش اینترنت، راهحلهایی برای افزایش امنیت داده و حفظ حریم خصوصی کاربران توسعه دهند و عرضه کنند.
درحالیکه بسیاری از این ایده حمایت میکردند، تا سال ۱۹۹۲ جنبش و گروهی برای پیشبرد این اهداف وجود نداشت. در این سال، سه دانشمند کامپیوتر به نامهای جان گیلمور (John Gilmore) و اریک هیوز (Eric Hughes) و تیموتی سی. می (Timothy C. May) در منطقه خلیج سانفرانسیسکو گردهم آمدند تا در زمینه ایجاد اینترنت آزاد و بدونسانسور فعالیت کنند.
آنان بر این باور بودند که با افزایش روزافزون استفاده از اینترنت و ایجاد جهان آنلاین، دولت و دیگر نهادهای قدرتمند درنهایت اینترنت را نظارت، سانسور و مدیریت خواهند کرد. برای جلوگیری از این کنترل گسترده، آنها میخواستند از رمزنگاری و فناوریهای مرتبط برای محافظت از حریم خصوصی و آزادی فردی استفاده کنند. این جنبش سایفرپانک نام گرفت و اعضای مختلفی را از سراسر جهان به خود جذب کرد.
هسته اصلی فلسفه سایفرپانکها این است که اینترنت باید بدون دخالت، نظارت و سانسور شرکتها یا دولتها باشد. آنان معتقد بودند که فضای مجازی باید آزادانه دراختیار جامعه قرار گیرد و نباید تبدیل به دستمایهای شود که شرکتها و دولتها بتوانند از آن برای منافع و اهداف خود بهرهبرداری کنند.
جنبش سایفرپانک از جامعهای رشد کرد که ازجمله اولین فعالان اینترنت و ارائهدهنده برخی از خدمات مهم اینترنتی و فضای مجازی بودند؛ خدماتی که ارتباطات آزاد اینترنتی و فناوری کامپیوتر را رقم زدند و بهعنوان اولین پیشگامان مرز دیجیتال جدید جهان شناخته شدند.
این افراد به توسعه و گسترش اینترنت کمک کردند؛ اما بهخوبی نیز میدانستند که تهدیدهای بالقوهای برای آزادی اینترنت وجود دارد و مشکلات امنیتی و نقض حریم خصوصی امروزی را پیشبینی کرده بودند. بنابراین، تلاش کردند تا پیشرفت اینترنت و توسعه فضای مجازی را بهنفع همگان و نه عدهای معدود ادامه دهند.
این هدف در بیانیهای که اریک هیوز در سال ۱۹۹۳ منتشر کرد، مشخص است: «سایفرپانکها کد مینویسند. ما میدانیم که برای دفاع از حریم خصوصی باید نرمافزار نوشت و قصد داریم آن را بنویسیم.» بیانیه هیوز خلاصهای از نگرانیهای سایفرپانکها و نحوه واکنششان دربرابر این مشکلات است. این گروه تصمیم گرفت تا بهمنظور ارائه راهحل از شیوههای رمزنگاری برای ایمنسازی ارتباطات و تراکنشهای مالی در دنیای دیجیتال استفاده کنند.
ارائه راهحل برای مشکلات سنتی، مبارزه با سانسور، امنیت بیشتر و حفظ حریم خصوصی بهعنوان پایه و اساس فعالیت اولین ارز دیجیتال بازار، یعنی بیت کوین، نیز بهشمار میرود. از سال ۲۰۰۹ تاکنون، بازار ارزهای دیجیتال تغییرات بسیار زیادی تجربه کرده است و هزاران پروژه بلاک چینی متنوع در بازار عرضه شدهاند.
بااینحال، دراینبین هدف اصلی فعالیت داراییهای دیجیتال فراموش نشده است و بسیاری در تلاش هستند تا راه ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) و سایفرپانکها را ادامه دهند و رؤیای ایجاد دنیایی غیرمتمرکز و متصل و ایمن را به واقعیت تبدیل کنند. بنابراین، جای تعجب نیست که درحالحاضر جنبش سایفرپانک از کاربرد گسترده ارزهای دیجیتال و پروژههای قدرتمند بلاک چینی و فناوری تقویتکننده حریم خصوصی بهمنظور حفاظت از حقوق مردم و پیشبرد جامعه غیرمتمرکزتر حمایت میکند.
جنبش سایفرپانک تأثیر شگرفی بر توسعه اینترنت و فناوریهای زیربنای آن ازجمله بلاک چین و ارزهای دیجیتال گذاشته است. علاوهبر توسعه پروژههای متمرکز بر حریم خصوصی مانند مرورگر تور (Tor)، بسیاری از سایفرپانکها در توسعه فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال بسیار فعال بودهاند و از ساتوشی ناکاموتو نیز بهعنوان سایفرپانک نام برده میشود.
نقش سایفرپانکها در توسعه فناوریهای حریم خصوصی
یکی از اهداف اصلی سایفرپانکها توسعه سیستمهای مبتنیبر رمزنگاری برای محافظت از حریم خصوصی و ارتباطات دیجیتالی ایمن دربرابر سانسور و سیستم تجاری و مالی مستقل از دولت بود. آنان نقش بسزایی در توسعه فناوری رمزگذاری کلید عمومی ایفا کردند؛ فناوریای که امکان ارسال پیامها و دادههای امن و خصوصی را از طریق اینترنت فراهم میکرد.
یکی از ابزارهای مهمی که سایفرپانکها توسعه دادند، پیجیپی (PGP) نام دارد. پیجیپی مخفف Pretty Good Privacy و بهمعنای «حریم خصوصی بسیار خوب» است که در سال ۱۹۹۱، فیل زیمرمن (Phil Zimmerman) آن را طراحی کرد. این نرمافزار رمزگذاری آسان ایمیل را امکانپذیر میکرد و به کاربران امکان میداد تا بهصورت خصوصی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
پیجیپی از رمزنگاری کلید عمومی و «وب اعتماد» (Web of Trust) برای تأیید هویت فرستنده استفاده کرد تا مطمئن شود که اشخاص غیرمجاز نمیتوانند پیامها را رهگیری کنند و بخوانند یا ویرایش کنند. وب اعتماد مفهوم رمزنگاری غیرمتمرکزی است که برای تعیین صحت اتصال بین کلید عمومی و مالک آن استفاده میشود.
سایفرپانکها روی توسعه شبکههای ترکیبی نیز کار کردند که از برخی از سرورهای رمزگذاریشده برای مسیریابی پیامها بدون افشای مبدأ یا مقصدشان استفاده میکردند. شبکه ترکیبی رمزگشایی محتوای پیامهای ارسالی را برای هرکسی ازجمله اپراتورهای سرور غیرممکن میکند. این نوع از شبکهها در پروژههای مختلفی نظیر مرورگر محبوب تور استفاده شدهاند که به کاربران امکان میدهند تا بدون افشای مکان و هویت خود، در اینترنت جستوجو کنند.
یکی دیگر از خدمات جامعه سایفرپانکها ایجاد و ارسال ایمیلهای ناشناس بود. سرورهای ارسالکننده مجدد ناشناس به کاربران اجازه میدادند تا بدون افشای هویت فرستنده یا گیرنده، ایمیلهایشان را ارسال کنند.
اولین ارسالکننده مجدد ناشناس Mixmaster نام داشت که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. این ارسالکننده مجدد ناشناس از تعدادی سرور برای شکستن پیوند پیامها با مبدأ آنها استفاده میکرد و یکی از اولین ابزارهایی بود که امکان برقراری ارتباط ناشناس در سراسر اینترنت را فراهم میکرد.
تابهامروز، سایفرپانکها تأثیر بسیاری بر توسعه فناوریهای متمرکز بر حریم خصوصی گذاشتهاند. محصولات و خدمات این جنبش ازجمله پیجیپی، شبکههای ترکیبی، ارسالکنندههای مجدد ناشناس و سیستمعاملهای امن نقش مهمی در حفاظت از حریم خصوصی آنلاین کاربران و ایجاد زمینهای برای توسعه شبکههای ناشناس و ارزهای دیجیتال و سایر فناوریهای حریم خصوصی ایفا کردهاند.
نقش سایفر پانکها در ایجاد ارزهای دیجیتال
از بسیاری جهات بیت کوین را میتوان نمونه اولیه ارز سایفرپانکی در نظر گرفت که ویژگیهایش با اهداف سایفرپانکها همخوانی دارد. این ارز دیجیتال غیرمتمرکز است، دربرابر سانسور مقاومت میکند، درصورت نیاز میتواند بهصورت ناشناس استفاده شود و هیچ کشور و سازمانی آن را مدیریت نمیکند.
بیت کوین از فناوری بلاک چین و الگوریتمی به نام اثبات کار (POW) استفاده میکند. یعنی اطلاعات این ارز دیجیتال در یک سرور یا سازمان نگهداری و مدیریت نمیشود و درعوض، از جامعهای به نام استخراجکنندگان (ماینرها) بهره میبرد که به آن امکان میدهند تا بهصورت غیرمتمرکز و بدون وجود مدیر یا شرکت مرکزی فعالیت کند.
در شبکه بیت کوین کاربران به دو دسته کلی استفادهکنندگان و مشارکتکنندگان تقسیم میشوند. استفادهکنندگان کاربرانی هستند که تراکنشهای دیجیتالی انجام میدهند و از خدمات بیت کوین برای انتقال پول، پرداخت هزینه و… استفاده میکنند. درمقابل، مشارکتکنندگان علاقهمندان به فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال و سرمایهگذارانی هستند که با اشتراکگذاری توان دستگاههایشان، تراکنشهای استفادهکنندگان را پردازش و آنها را به زنجیرههای بلوکی اضافه میکنند.
فعالیت این مشارکتکنندگان که در شبکه بیت کوین به آنها ماینر گفته میشود، علاوهبر تأیید و انجام تراکنشها، به امنیت شبکه بیت کوین کمک میکند. شبکه بیت کوین بهنوعی فعالیت میکند که ماینرها نمیتوانند توان پردازشی زیادی از شبکه بهدست آورند و درنتیجه، هر ماینر فقط قدرت محدودی برای مشارکت در بخشی از فعالیت شبکه و پردازش تراکنشها دارد و نمیتواند کنترل شبکه را دراختیار بگیرد.
رویهمرفته، میتوان گفت که جامعهای متشکل از میلیونها استفادهکننده و مشارکتکننده بیت کوین را مدیریت و امکان ایجاد سطحی از تمرکززدایی و امنیت را فراهم میکنند که در مؤسسههای مالی سنتی امکانپذیر نیست.
علاوهبراین، در شبکه بیت کوین استخراجکنندگان به اطلاعات کاربران و استفادهکنندگان دسترسی ندارند؛ ازاینرو، تراکنشهای بیتکوین اغلب بهصورت نام و آدرسهای مستعار و بهطور ناشناس انجام میشوند که حفظ حریم خصوصی و محافظت بیشتر دربرابر سانسور را بهارمغان میآورد.
بهجز برخی از استیبل کوینهای متمرکز مانند تتر، اکثر ارزهای دیجیتال بازار از ویژگیهای بیت کوین بهره میبرند؛ بههمیندلیل، ارزهای دیجیتال و بلاک چین به فناوری دلخواه جامعه سایفرپانک تبدیل شده است. بهکمک این فناوری، سایفرپانکها موفق شدهاند تا بسیاری از خدمات سنتی ازجمله وام و وامدهی، خدمات بانکداری، انتقال پول، ثبت و انتقال مالکیت را با حفظ حریم خصوصی و ناشناسی و امنیت فراوان به دنیای دیجیتال منتقل کنند.
معرفی برخی از سایفرپانکهای مشهور
ساتوشی ناکاموتو، خالق بیت کوین، بسیار تحتتأثیر سایفرپانکها قرار گرفته بود و اولینبار نام بیت کوین نوامبر ۲۰۰۹ و در فهرست ایمیل سایفرپانکها دیده شد. با ورود جهان به بحران مالی ۲۰۰۸، ایمیلی از ساتوشی به فهرست آدرس علاقهمندان رمزنگاری یا سایفرپانکها ارسال شد. موضوع آن ایمیل سند پول الکترونیکی همتابههمتای بیت کوین بود.
ساتوشی در این ایمیل به سیستم پولی الکترونیکی جدیدی به نام بیت کوین اشاره کرد و از دیگران دعوت کرد تا به واقعیشدن آن کمک کنند. ساتوشی ناکاموتو بیت کوین را راهی برای دستیابی به هدف سایفرپانکها برای سیستم مالی توزیعشده با حداقل واسطهها تصور میکرد که میتواند از نظام سیاسی و مالی آزاد و غیرمتمرکز پشتیبانی کند.
دیوید چاوم (David Chaum) از دیگر بنیانگذاران سایفرپانکها بهشمار میرود که ارز دیجیتال و شبکه ترکیبی eCash را ایجاد کرد. در دهه ۱۹۸۰، تحقیقات اولیه چاوم پایههای ریاضی تکنیکهای افزایش حریم خصوصی را ایجاد کرد و الهامبخش توسعه ارزهای دیجیتال و بیت کوین بود. یکی دیگر از اعضای برجسته سایفرپانکها آدام بک (Adam Back) نام دارد که الگوریتم اثبات کار Hashcash را اختراع کرد؛ الگوریتمی که بعدها در استخراج بیت کوین بهکار گرفته شد.
هال فینی (Hal Finney) نیز از افراد شناختهشده سایفرپانکی است. فینی یکی از اعضای اولیه سایفرپانکها و جزو اولین کسانی بود که به ایمیل ساتوشی پاسخ داد و پس از ساتوشی، بهعنوان اولین نفری شناخته شد که بیت کوین را اجرا کرد. اولین تراکنش بیت کوین نیز با فینی انجام شد و ساتوشی مقداری کوین را برای او ارسال کرد. هال فینی از نزدیک با خالق بیت کوین همکاری و بهطور مداوم از طریق ایمیل و دیگر راههای ارتباطی با او صحبت میکرد. فینی در سال ۲۰۱۴ درگذشت و تا آخرین سالهای عمرش در فضای بلاک چین و ارزهای دیجیتال فعال بود.
کریگ رایت (Craig Wright) یکی دیگر از سایفرپانکها و دانشمند علوم کامپیوتر شناختهشده است. رایت بارهاوبارها ادعا کرده که ساتوشی ناکاموتو است؛ ادعایی که تابهامروز ثابت نشده است نیک سابو (Nick Szabo) سایفرپانک دیگری است که بیت گلد (Bit Gold) را ایجاد کرد و بسیاری آن را مقدمهای برای بیت کوین میدانند.
علاقهمندان بیت کوین که وایتپیپر آن را خواندهاند، احتمالاً با نام وی دای (Wei Dai) آشنا هستند. این عضو سایفرپانک نظریه B-Money را مطرح کرد و در وایتپیپر بیت کوین به او اشاره شده است. نظریه B-Money سیستم نقدی الکترونیکی ناشناس و توزیعشدهای را توضیح میدهد که بیت کوین از آن استفاده کرده است.
دیگر چهره مشهور حاضر در فهرست سایفرپانکها زوکو ویلکاکس اوهرن (Zooko Wilcox-O’Hearn)، دانشمند کامپیوتر است که در توسعه بیت کوین مشارکت و درادامه Zcash را ایجاد کرد.
از قرار معلوم فعالیت اعضای سایفرپانک علاوهبر عرضه خدمات و سیستمهای ارتباطی و حریم خصوصی متنوع، بر توسعه و ایجاد بلاک چین و ارزهای دیجیتال نیز بسیار مؤثر بوده است و بدون فعالیتهای این جنبش، طراحی و توسعه بیت کوین در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ امکانپذیر نبود.
جمعبندی
از روزهای اولیه اینترنت و اولین جنگ رمزنگاری، نگرانی اولیه سایفرپانکها درباره افزایش نظارت و متمرکزشدن اینترنت و دنیای دیجیتال بیش از هر زمانی به واقعیت تبدیل شده است و هماکنون سازمانها و شرکتهای مختلف اکثر فعالیتها و دادههای کاربران در اینترنت را جمعآوری و بر آنها نظارت میکنند.
ریشه استفاده از جنگ رمزنگاری به دوران جنگ جهانی و جنگ سرد برمیگردد و به تلاشهای آمریکا و متحدانش اشاره میکند که اقدامات مختلفی برای محدودکردن قدرت رمزنگاری مردم و کشورهای خارجی انجام دادند. هدف این تلاشها کاهش توانایی رمزنگاری مردم بود تا سازمانهای اطلاعاتی، بهویژه آژانس امنیت ملی، بتوانند پیامها را رمزگشایی و بررسی کنند.
درحالیکه هدف اولیه جنگ رمزنگاری برای شناسایی جاسوسان و اطلاعات نظامی در بحبوحه جنگ سرد بود، درادامه اثرهای آن به استفاده روزانه فناوری عموم مردم نیز رسید و امروزه این جنگ به تلاش مردم برای حفظ داده و حریم خصوصی و تلاش دولتها برای افزایش نظارت و کنترل اشاره میکند.
اولین سایفرپانکها در میان جنگ رمزنگاری از آیندهای دفاع کردند که در آن کاربران اینترنت کنترل محیط دیجیتال خود را در دست دارند. تأکید این جنبش بر رمزنگاری و حریم خصوصی و تمرکززدایی که از نگرانیهای مربوط به یکپارچگی ارتباطات دیجیتال سرچشمه میگیرد، بعدها الهامبخش رشد ارزهای رمزنگاری شده است که امروزه در فعالیتهای روزمره و انجام معاملات در حال استفاده از آنها هستیم.
بیت کوین اولین ارز دیجیتالی بود که ایدئالها و هدفهای سایفرپانکها را تجسم بخشید؛ بااینحال، همانطورکه میشد پیشبینی کرد، دولتهای سراسر جهان از این ارز دیجیتال حمایت نکردند و تابهامروز در برخی کشورها ازجمله چین این داراییها ممنوع اعلام شده است. جنگ رمزنگاری همچنان ادامه دارد و درنهایت باید دید که آیا ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین بهکمک سایفرپانکها خواهند توانست رؤیای دنیای غیرمتمرکز را به واقعیت تبدیل کنند یا خیر.