انیمیشن The Monkey King در همین چند روز اخیر منتشر شد و آنچنان که باید نتوانست طرفداران این سبک را راضی کند. The Monkey King کم ایراد ندارد، این انیمیشن صرفا سعی کرده با راه رفتن روی خط کمدی اثر خود را قابل قبول کند اما کمدی خود نیز مبتذل است. اصلا کمدی یک نقط عطف مهم دارد. اگر کمدی کمتر از حد باشد بینمک میشود و اگر این حد را رد کند لوس میشود (در زبان مادری خودم یعنی ترکی بهتر میتوانستم این حد را مشخص کنم) انیمیشن The Monkey King اثری سرسریع است که اصلا به خوبی به آن پرداخته نشده است.
در بند اول نقد انیمیشن The Monkey King گفتم که این اثر ایراد زیادی دارد. از همان اول شروع میکنم. وقتی میمون از یک سنگ به دنیا آمد! دقیقا در همان لحظه اول به هستی خود پی برد. کارهای عجیبی کرد و از چشمان خود لیزر آتشین بیرون داد. نکته جالب توجه در این است که این لیزر در بیشتر مبارزات بعدی میمونِ ما استفاده نمیشود. در اصل انیمیشن خیلی سریع روند بزرگ شدنِ میمون را اجرا میکند تا به مبارزات این میمون برسد و این عمل باعث یک جامپ کات عجیب میشود، در این مدت چه شد؟ میمون ما چگونه بزرگ شد؟ این جامپ کات غیر حرفهای سوالات زیادی را بیپاسخ میگذارد.
حال این سخنان میمون خردمند به میمون پادشاه یعنی چه؟ انیمیشن The Monkey King میخواهد پرچمدار چه چیزی باشد؟ میمون خردمند، قهرمانِ داستان ما را به سمت کمالگرایی سوق میدهد درست مثل بزرگان ما در دوران کودکی. اما سوال این است که خود این کمال گرایی ریشه در چه چیزی دارد؟ اسطوره موفقیت. امروزه در جهان ما و مخصوصا ایران اسطوره موفقیت حکمفرمانی میکند. وقتی کودکی بیش نبودیم تنها یک آرزو داشتیم: بازی کردن در محله با دوستان. اما همین که بزرگتر شدیم به سمتی هول داده شدیم که اصلا شاید مسئله ما نیست. این همه سوق دادن به چیزی که اصلا نمیخواهیمش، انسان را با خود بیگانه میکند. مثلا دخترانِ عزیز را مثال میزنم. آنها (نه همه) آرایش غلیظ میکنند و به هنگام گرفتن عکس یه فیلتر هم استفاده میکنند. چرا؟ چرا اینقدر از خودت متنفری؟
یا در مورد پسران. معیار موفقیت چیست؟ پول بیشتر، خانه و ماشین؟ چرا؟ چون سرمایهداری همه را به سمتی هول میدهد که انسانها با کار کردنِ بیش از حد چرخ اقتصاد را برای آقایان بچرخانند. البته بعضیها هم هستند که علیه این موضوع جبهه میگیرند و میگویند که خوشبختی یعنی یک خانه در جنگل به دور از اینترنت و جامعه. سوال من این است، آیا به راستی تحمل این نوع خوشبختی را داریم؟ چند وقت بدون اینترنت دوام خواهیم آورد؟ ما اصلا تحمل خوشبختی را هم نداریم.
حال نمیخواهم زیاد از انیمیشن The Monkey King دور شوم. اما جان کلام این انیمیشن نیز همین است. کمال گرایی. کمال گرایی که اصلا معطوف به خود میمون نیست و صرفا برای اینکه توسط جامعه قبول شود توسط اطراف به این مسیر سوق داده میشود. او میخواهد جاودانه شود اما چرا؟ آیا او به عنوان یک سوژه مستقل چنین درخواستی دارد؟ یا او را مجبور کردهاند؟ آیا وقتی به آن رسید راضی خواهد شد؟ اصلا این مسیر نقطه پایانی دارد؟
خب این جان کلا اصلی انیمیشن The Monkey King است. اما آیا توانسته به درستی سخن خود را بیان کند؟ نه، این عنوان و موضوع بر روی فیلم سنجاق شده است و اصلا به فُرم نمیرسند. بیشتر از همه نیز این کمدی فیلم است که به فُرم آسیب میزند. کمدی به سختی میتواند چند خنده را از مخاطب بگیرد.
برسیم به گرافیک و تکنیک این فیلم. اولا که گرافیک انیمیشن The Monkey King جالب نیست. همهچیز ساده است. تکنیک نیز لنگ و نامعلوم است. برای مثال چرا لوکیشن این انیمشن ژاپن است؟ البته طبق تحقیقی که بنده انجام دادم این انیمیشن اقتباسی از یک داستان محلی قدیمی است. اما این لوکیشن در این انیمیشن به هیچوجه به پیشبرد داستان کمکی نمیکند. یا مثلا در مورد عصای جادویی. چرا این عصا میمون داستانِ ما را دوست دارد؟ چرا به غیر از او ارباب دیگری را نمیخواهد؟ چه چیز این میمون خاص است؟ اصلا این عصا خود چیست؟ چرا وقتی آن دو دستیار اژدها وقتی داشتند او را میدزدیدند کاری نکرد؟ اما وقتی که دختر شیطانی آن را به دست گرفت شروع به جنگیدن کرد؟ چرا میمون از قدرت چشم آتشین خود در لحظات حساس استفاده نکرد؟
اینها همه باگ فیلمنامه است. گویی اصلا فیلمنامهای در کار نبوده است.
وقتی داشتم این انیمیشن را نگاه میکردم چیز جالبی به ذهنم رسید. چه جالب میشد اگر این انیمیشن با این همه اکشناش بازی ویدیویی (گیم) میشد؟ مثلا در این انیمیشن رئیس پشت رئیس میآید و مانکی کینگ آنها را نابود میکند و این دشمنان نیز هر دفعه قویتر از دفعه قبل میشود. (درست مثل گیم)
وقتی این انیمیشن تمام شد سرچی در اینترنت کردم و دیدم که چنین گیمی با چنین شکل و شمایلی وجود دارد البته نه با این فضا و داستان.
پس انیمیشن The Monkey King یک اقتباسِ نصف و نیمه از بازی ویدویی است. اما گویی فراموش کرده تا اقتباسِ خود را سینمایی کند. انیمیشن The Monkey King اصلا انیمیشن نیست. گویی یک تیزر از بازی ویدیویی است.
در پایان میشود گفت انیمیشن The Monkey King چیز خاصی نیست. کمدی هم نیست. اکشن هم خوبی ندارد. انیمیشن The Monkey King در اجرا یک دور تند را در دستور کار قرار داده و به هیچ چیز در قصه به خوبی پرداخته نمیشود. کاراکترها سطحی هستند. کمدی تنها به چند چیز معمولی بسنده میکند. بُعد روانشناسی هم به فُرم نمیرسد. انیمیشن The Monkey King همهچیز را به صورت سطحی درون خود دارد و سعی میکند با همین چند چیز کوچک فیلم بسازد. اما مخاطب وقت خود را از سر کوچه نیاورده است. اگر قرار است بنشینیم و فیلم ببینم حداقل باید سرگرم شویم، اما The Monkey King سرگرم هم نمیکند.